fun4u90.blogsky.com
یه نگا یه نگا یه قدم یه قدم دنبال تو اومدم
دیدم شدی همه چیزم و واست میگذرم از خودم
به خودم اومدم ، دیدم با همه وجودم عاشق شدم
fun4u90.blogsky.com
مهم نیست عزیزم مهم اینکه با این هدیه تو را خوشحال میکنم. برای خرید گیتار میتونم 1سال دیگه صبر کنم.
بعد از خرید پالتو هردو روانه پارک شدن.
پسر:عزیزم من رو دوست داری؟
دختر: آره.
پسر: چقدر؟
دختر: خیلی.
پسر: یعنی به غیر از من هیچکس رو دوست نداری و نداشتی؟
دختر: خوب معلومه نه.
یک فالگیر به آنها نزدیک میشود رو به دختر میکند و میگوید بیا فالت رو بگیرم.دست دختر را میگیرد.
فالگیر: بختت بلنده دختر زندگی خوبی داری و آینده ای درخشان عاشقی عاشق.
چشمان پسر جوان از شدت خوشحالی برق میزند.
فالگیر: عاشق یک پسر جوان یک پسر قدبلند با موهای مشکی و چشمان آبی.
دختر ناگهان دست و پایش را گم میکند...پسر وا میرود!
دختر دستهایش را از دستهای فالگیر بیرون میکشد,
چشمان پسر پر از اشک میشود،رو به دختر می ایستدو میگویید :
او را میشناسم همین حالا از او یک پالتو خریدیم،دختر سرش را پایین می اندازد
پسر: تو اون پالتو را نمیخواستی فقط میخواستی او را ببینی...
ما هر روز از آن مغازه عبور میکردیم و همیشه تو از آنجا چیزی میخواستی چقدر ساده بودم نفهمیدم...
چرا با من؟چرا بامن اینکارو کردی چرا؟!
دختر آروم از کنارش عبور کرد او حتی پالتو مورد علاقه اش را با خود نبرد..
fun4u90.blogsky.com